فـر شــتــه  مـــن  |  نویسنـده :  فرشنه27   Fereshteh 27

--------------------------

 خلاصه موضوع رمان :
رمان درباره ي دختري به اسم فرشته است که خانواده اش ميخوان اونو به اجبار و به خاطر پول و به اصرار نامادريش بدن به يه پيرمرده پولدار در حالي که فرشته 20 سالش بيشتر نيست.
شب عروسيش قبل از عقد به کمک دوستش از خونه فرار مي کنه و اينجوري مسير زندگيش تغيير مي کنه.

برای دانلود بر روی عنوان رمان کلیک کنید

عشق و احساس من  ( 1 ) و ( 2 )  | نوشتهFereshteh27   

-----------------------

داستان درباره ي دختري به اسم بهار هست که با مادرش زندگي مي کنه..وضعيت زندگيشون زياد خوب نيست تا حدي که اون مجبور ميشه به محض اينکه ديپلمشو گرفت بره تو يه شرکت و بشه منشي اون شرکت..به خاطر زيبايي که داشته پسر رييس شرکت مياد خواستگاريش که بهار هم با اينکه علاقه اي به اون نداشته به خاطر وضعيتشون قبول مي کنه و نامزد مي کنند و تو سفري که به شمال داشته با مرد جووني رو به رو ميشه .که.....

 خـلا صـه جلد دوم ( آبی برنگ احساس من ) :

 همه چیز رو درمورد بهار خونید و با مشکلات و احساسش اشنا شدید..خب اینجا هم ادامه ش رو میذارم..منتها هیجانی تر..در ( جلد دوم ) می خونید که :
بهار همون شبی که می خواد صندوق رو باز کنه و بفهمه منظور مادرش از بیان اون حرف ها چی بوده..ناگهان برق ها قطع میشه..رعد برق شدیدی می زنه..شدت باران زیاد بوده..بهار می ترسه..برای اولین بار از وقتی تنها شده می ترسه..میره بیرون که از همسایه شون کمک بگیره..از صدای رعد وبرق وحشت داشته..ولی همین که قدم به داخل کوچه میذاره و جلوی خونه ی همسایه می ایسته..ناگهان دستی جلوی دهانش رو می گیره و..
در ادامه می خونید که بهار توسط کیارش به دبی فرستاده میشه..قراره به یکی از شیخ های پولدار عرب فروخته بشه..به خاطر زیبایی که داشته همه خواهانش بودن..اونجا با مردی به اسم" پارسا شاهد "اشنا میشه..البته اشنایی که نه..پارسا شاهد می خواد بهار رو بخره..مرد جوانی خوش پوش و جذاب و بسیـــار زیاد پولدار که دو رگه..از پدر ایرانی واز مادر عرب..جذابه و مغرور..همیشه دنبال بهترین هاست..کسی که خیلی سخت میشه جلوش بایستی..و معلوم نیست چی پیش میاد..ایا بهار قسمت این مرد جوان میشه یا اینکه..
توی این رمان قراره اتفاقات زیادی بیافته..اتفاقاتی که سرنوشت بهار رو تغییر میده..یکی از همون اتفاقات فرستاده شدن بهار به دبی هست..و اتفاق دیگری که می تونه برای بهار سرنوشت ساز باشه اسراریه که در اون صندوقچه نهفته..ولی ایا دستش به اون صندوقچه می رسه؟..یا اینکه ناخواسته مسیر زندگیش تغییر می کنه و اون هم طبق همون چیزی که در اون صندوق هست؟..اریا کمکش می کنه؟..بر می گرده؟..سرنوشت این دو چی میشه؟.....

برای دانلود بر روی عنوان مطلب کلیک کنید